جدول جو
جدول جو

معنی سنگ آزما - جستجوی لغت در جدول جو

سنگ آزما(تَ / تِ)
آزمایندۀ سنگ. امتحان کننده سنگ، کسی که متحمل خوردن سنگ یا برداشتن آن بود و در آن ثبات ورزد. (آنندراج) :
ولیکن ز سنگ آزمایان کوه
پی من گرفتندچندین گروه.
نظامی.
تو نیز ار نه ای مرد سنگ آزمای
سبک سنگ شو تا نمانی بجای.
نظامی
لغت نامه دهخدا
سنگ آزما
آزمایش کننده سنگ
تصویری از سنگ آزما
تصویر سنگ آزما
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رنج آزما
تصویر رنج آزما
رنج برنده، رنجبر، برای مثال یکی بر در خلق رنج آزمای / چه مزدش دهد در قیامت خدای (سعدی - ۱۴۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنگ آسیا
تصویر سنگ آسیا
هر یک از دو سنگ مسطح و گرد و برهم نهاده که غلات را با آن خرد و نرم می کنند، سنگ آس
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
دو تخته سنگ گرد که در میان آنها چیزها را بسایند و آرد کنند. (ناظم الاطباء). آسیاسنگ. حجرالرحی. رحا. لافظه:
گرم سنگ آسیا بر سر بگردد
دل آن دل نیست کز دلبر بگردد.
نظامی.
چون بدیدی گردش سنگ آسیا
آب جو را هم ببین آخر بیا.
مولوی.
بدورانی گرفتارم که بهر دانۀ گندم
چو سنگ آسیا میگرددم چرخ نگون بر سر.
ملا شانی تکلو (از آنندراج).
رجوع به سنگ شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
همان سنگ آزما است:
بدان آهن که او سنگ آزمون کرد
تواند بیستون را بیستون کرد.
نظامی.
رجوع به سنگ آزما شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
ثابت. برقرار. مستحکم. قایم. محکم. بیحرکت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از جنگ آزما
تصویر جنگ آزما
استاد و ماهر در جنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگ آسا
تصویر سنگ آسا
ثابت و مستحکم و بی حرکت
فرهنگ لغت هوشیار